Sunday, November 9, 2008

!دست غیب آمد و ...بقیه ماجرا

انگارم که حس رخت بر بسته است این روزها
سستند آدم ها
ثقیل ها آنقدر سبکند که به نسیمی نیز تاب تحملشان نیست
و چه راحت سخن رانده میشود
و بدرودی
سستند آدم ها
انگارم که حس رخت بربسته است این روزها
و بدرودی
ثقیل ها آنقدر سبکند که به نسیمی نیز تاب تحملشان نیست
و چه راحت سخن رانده میشود
انگارم که حس رخت بر بسته است این روزها
و بدرودی
ثقیل ها آنقدر سبکند که به نسیمی نیز تاب تحملشان نیست
و چه راحت سخن رانده میشود
و بدرودی
انگارم که حس رخت بربسته است این روزها
و بدرودی
و بدرودی

پ.ن. این پست هیچ ارتباطی به هیچ کدام از مسائل دنیوی نداشته و صرفا حاصل سیر و سلوک نگارنده در فضایی کاملا انتزاعی است. از خداوند منان برای خوانندگان عزیز صبر و برای نویسنده شفای عاجل مسالت داریم. آمین

1 comment:

تناردیه said...

oon ke Amin 100 albate!vali inja bayad goft ke jeabali dar bahre mokashefat gharghe gashte booD va angah ke az in moamelat baz amadi,man az shoma khaham porCd(yani alan):ma ra che tohfe keramat karD?!