Friday, January 30, 2009

...دریاب پیاله را که شب می گذرد

روزها از پی هم
و شب ها نیز
و من نه تنهایم دیگر
یا سرد

دیگر چیزی نمانده تا شکوفه ها
و باران
و ابر

روزهایم معجونی است
از لحظات
هر لحظه اش عشق
به رنگ
به شعر
به نوا
به عشق
به زندگی
زندگی را خوب می گذرانم این روزها

پ.ن. همه کاش میفهمیدند آنچه نوشته ام را، همان ها که میفهمند اما کافیست

1 comment:

آرام قریب said...

این روزها را سخت به یاد بسپار و هیچوقت فراموش نکن. اینها دستمایة تمام احساس‌های خوب آینده هستند!... خوشا به حالت!... یا به قول امروز: «حالت را می‌خرم!!»